اسلایدر

داستان شماره 2232

داستانهای باحال _ داستانسرا

داستانهایی درباره خدا_ پیغمران_ امامان_دین_ امام علی_ قضاوت امام علی_ اصیل ایرانی _ پادشاهان _عاشقانه_ ملا_ شیوانا_ بهلول_ بزرگان_ غمگین_ طنز_ جالب_ معجزه_ پسرانه_ عبرت آموز هوسرانی_ صفا و صمیمیتها_ شنیدنی_ زندگی_ موفقیتها_ خوش یمن_ طمع_ آموزنده_ بی ادبانه _ احساسی_ ترسناک _بقیه و..

داستان شماره 2232

داستان شماره 2232

 

مرد دعا كرد زن زيباترين زمان خود گشت


بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند به يكي از پيامبران بني اسراييل وحي كرد كه مردي از امت او سه دعايش نزد من مستجاب است. پيامبر آن مرد را از اين مطلب آگاه ساخت. مرد نيز پيش همسر خود رفت جريان را به وي نقل كرد زن اصرار كرد كه يكي از دعاها را درباره ايشان انجام دهد. مرد هم پذيرفت.
آنگاه زن گفت از خدا بخواه من از زيباترين زنان باشم.
مرد دعا كرد زن زيباترين زمان خود گشت. چندان نگذشت شديدا مورد توجه پادشاهان هواپرست و جوانان ثروتمند و عياش قرار گرفت.
به شوهر پير و فقير خود اعتنا نمي كرد و روش ناسازگاري و بدرفتاري را به همسرش در پيش گرفت.
مرد مدتي با او مدارا نمود هنگامي كه ديد روز به روز اخلاق او بدتر مي شود ديگر رفتارش قابل تحمل نيست، دعا كرد خداوند او را به صورت سگي درآورد و دعا مستجاب شد... پس از اين ماجرا فرزندان آن زن دور پدر جمع شده گريه و ناله كردند و اظهار مي داشتند مردم مرا سرزنش مي كنند كه مادرمان به صورتي سگي در آمده و از پدر خواستند مادرشان بصورت اوليه بازگردد و مرد نيز دعا كرد. زن به حال اول بازگشت. و بدين گونه سه دعاي مستجاب آن مرد هدر رفت

داستانهاي بحارالانوار      نوشته محمود ناصري



[ پنج شنبه 12 خرداد 1395برچسب:داستانهای زیبایی از دین ( 2, ] [ 11:55 ] [ شهرام شیدایی ] [ ]